استقبال از «نوسان» و «پاورقی»
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۴۵۸۸۱
یکی از این راههای دریافت بازخورد، پیامکهای مردمی به سامانه ۱۶۲ است که میتواند سازمان صداوسیما را در ارتقای کیفی و کمی برنامهها یاری دهد. در گزارش پیش رو، ضمن بررسی پیامکهای دو هفته گذشته سامانه ۱۶۲ برخی از برنامههای پرمخاطب را در گفتوگو با مخاطبان مرور کردهایم. نوسان پرتماشا
نگاهی به پیامکهای مردمی در هفتههای گذشته نشان از آن دارد که برنامه نوسان باب میل مخاطبان بوده و توانسته نظرات بسیاری از تماشاگران جعبه جادو را به خود جذب کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طنز سیاسی به شیوه پاورقی
هفتههای متوالی است که برنامه پاورقی در میان برنامههای پرمخاطب تلویزیون است و توانسته جای خود را بین برنامههای تبیینی رسانهملی باز کند. پاورقی حالا بیشتر از یک سال است که تلاش میکند به زبان طنز و البته ساده، برخی دروغهای شبکهها معاند را افشا کند. البته نباید فراموش کرد که پشت هر طنز سیاسی، تحلیلهای جدی، شناخت مسأله، قرار دادن آن در چارچوب، بیان زمینه شکلگیری آن و مقایسهاش با واقعیتها و دنبالکردن سابقه آن رویداد نهفته است. برنامه پاورقی با اجرای محمدرضا شهبازی یکی از تولیدات شبکه دوی سیماست که با هدف روشنشدن ابعاد اخبار منتشرشده در فضای مجازی با زبان طنز روی آنتن میرود.
مکثی در مسائل سیاسی
گشتی در میان پیامکهای مردمی در دو هفته گذشته نشان از آن دارد که برنامههای تبیینی، هنوز هم پرمخاطب هستند. در این میان چند هفتهای است که نام مکث هم به چشم میخورد. این برنامه تلاش کرده پشت پرده سیاسی مسائل فرهنگی را با زبانی ساده به مخاطب ارائه کند. حمیدرضا غفاری، عضو تیم پژوهش مکث پیش از این به جامجم گفته بود: به نظرم مکث رسانهای است که در شأن انقلاب اسلامی عمل میکند. نه دچار توهم است و نه دچار تردید یا ارتجاع. میداند انقلاب اسلامی چقدر پیشتاز است و تلاش میکند نماینده درستی از آن باشد. همانقدر هم خطشکن است. مکث در جای درستی قرار دارد، البته مراقبت پیدرپی هم درباره آن شکل گرفته است.
سمت خدا در تلویزیون
کلیدواژه «سمت خدا» هم حالا چند هفته است که در میان پیامکهای مردمی تکرار میشود. بسیاری از مخاطبان هر بار که چهره نجمالدین شریعتی را در تلویزیون میبینند، یاد برنامه سمت خدا میافتند. همین نشان از آن دارد که برنامه معارفی سمت خدا چطور توانسته جای خود را در میان مخاطبان پیدا کند. شریعتی، مجری این برنامه پیش از این به جامجم گفته بود: خیلیها به من میگویند چرا اینقدر آرامی؟ اما حقیقت این است که به این معنا نیست که من درون آرامی هم دارم. شاید مجبور باشی یکجایی شورش درونت را کتمان کنی و این را بروز ندهی. روایتی هم در این زمینه هست که میگویند: «نشاط و شادمانی مومن در چهرهاش است وغمش درقلبش.» البته همین آرامش شریعتی است که توانسته برنامه سمت خدا راکماکان درمیان برنامههای پرمخاطب نگاه دارد.
تا ثریا با جعبه جادو
برنامه ثریا آنطور که عوامل آن هم بارها گفتهاند، هدف خود را بر مطالبهگری گذاشته است. حالا این برنامه که در کلیدواژههای پیامکهای مردمی بارها تکرار شده، حال و هوای تحولات غزه را به خود گرفته است. مقصودی، مجری این برنامه پیش از این گفته بود: طی این ده سال تولید برنامه «ثریا» تاکنون سه رئیس جمهور آمده و رفتهاند. اما رویکرد این برنامه با تغییر دولتها تغییر نکرده و همچنان مطالبهگری هدف اصلی این برنامه بوده است. ما در این برنامه هرجا که باید از پیشرفتها گفته میشد گفتهایم و هر گاه هم مشکلاتی وجود داشته است بدون نگاه سیاسی به دولتها مطالبه کردهایم.
جریانشناسی به شیوه «جریان»
برنامه جریان را هم باید از آن دست برنامههای تبیینی دانست که تلاش کرده رنگ و بوی متفاوتی به خود بگیرد. این برنامه در درجه اول مجری خود را از میان کارشناسان زبده حوزه جریانشناسی سیاسی انتخاب کرده و در مرحله بعد، موضوعات روز را برای بحث و تبادل نظر در برنامه انتخاب کرده است. علیرضا زادبر، مجری کارشناس برنامه جریان پیش از این به جامجم گفته بود: ما در برنامه جریان، خیلی به روبناهایی که همه میبینند، نمیپردازیم. بیشتر نگاه جریانی راهبردی را در زیربناها و سیری که ختم به وقایع میشود بررسی میکنیم که در واقع همان جریان است. ما آنها را بررسی میکنیم. یک جایی بحثهای اندیشهای، نظری یا بحث عینی و اجرایی دارد.
با ما کودک شو
برنامه کودک شو از جمله برنامههای سرگرمکنندهای است که حالا به یک برنامه پرمخاطب در میان کودکان و البته، بزرگسالان تبدیل شده است. نوع تعامل والدین با کودکان و بخشهای متنوع برنامه به گونهای است که حال و هوای این برنامه را متفاوت کرده است. کودک شو با وجود تغییراتی که در بخش اجرا داشت، توانست با اجرای پژمان بازغی به یک برند تبدیل شود و مورد توجه قرار گیرد. این برنامه حالا در میان پرمخاطبان تلویزیون قرار گرفته و پیامکهای متعددی در خصوص آن ارسال شده است.
گفتوگوی بیواسطه
برنامههای بسیاری بوده که بارها در نظرات مردمی سامانه ۱۶۲ تکرار شدهاست. در تماسهای جامجم با برخی مخاطبان، برنامههای پرمخاطب از منظر آنها مورد ارزیابی قرار گرفتهاست.
نوسان تکراری نیست
یکی از برنامههای پرطرفدار این روزهای شبکه دو برنامه «نوسان» است. خانم امیری ۵۶ ساله و بازنشسته فرهنگی، یکی از بینندههای پر و پاقرص این برنامه است که در این باره به جامجم میگوید: من فکر میکنم این برنامه خیلی مختصر و مفید اطلاعرسانی میکند و مجری خوب و مسلطی هم دارد. چون من برنامههای دیگر را هم که درباره فلسطین پخش میشود، تماشا میکنم اما در این برنامه مطالب تکراری گفته نمیشود. وی ادامه میدهد: من به برنامههای سیاسی و این اواخر که به فلسطین به صورت ویژه پرداخته شده، علاقهمندم و تماشا میکنم. اما به نظرم یکی از ویژگیهای این برنامه این است که چهره واقعی زندگی در غرب را به مخاطب نشان میدهد. وی میافزاید: من صرفا برنامههای مرتبط با فلسطین را میبینم و به نظرم صداوسیما اطلاعرسانی خوبی در این زمینه دارد. اطلاعاتی که نوسان ارائه میکند، جذابتر از بقیه برنامه هاست.
به نام سرگرمی به کام آگاهی
اما بخشی از پیامکهای مردمی، درباره برنامههای سرگرمکننده بوده که اغلب این نظرات تشکر از برنامهها و برخی درخواست بازپخش آنهاست. برنامههایی مثل «اعجوبهها» و «کودک شو» که سن و سال نمیشناسد. یکی از مخاطبان تلویزیون که آقایی ۵۸ ساله و بازنشسته است، نظرات جالبی درباره برنامههای تلویزیون دارد. او به جامجم میگوید: یکی از اتفاقات خوبی که در تلویزیون افتاده این است که سریالها به صورت هر شبی پخش میشود. ۳۰ سال پیش که من و خانوادهام مخاطب سریالها بودیم، هفتهای یک بار پخش میشد و ما باید یک هفته صبر میکردیم تا ادامه داستان را تماشا کنیم. تازه بازپخش هم نداشت. فضای مجازی هم نبود. من تلویزیون زیاد تماشا میکنم. اما بیشتر بیننده شبکههای آیفیلم و تماشا هستم. چون سریال دوست دارم و فکر میکنم مردم هم این نظر را داشتهباشند. البته جوانهای امروز سریالها را هم با گوشی تلفنهای همراهشان نگاه میکنند. اما قاب و تصویر تلفن همراه کجا و تلویزیون کجا. به نظرم سریالها را فقط باید از طریق تلویزیون تماشا کرد.
باغ تماشای سرگرمکننده
رادیو رسانهای است که در همه جا و در هر شرایطی دسترسی به آن آسان است. از این رو شنوندههای وفاداری دارد که همواره مخاطب برنامههایش هستند. یکی از این برنامهها «باغ تماشا» رادیو معارف است که محمدحسن صفر جوکار، ۳۷ ساله، با شغل آزاد یکی از شنوندههای این برنامه است که در دزفول زندگی میکند. او در این باره به جامجم میگوید: من اغلب برنامههای رادیو را گوش میکنم. اما باغ تماشا را بیشتر دوست دارم. چون برنامهای سرگرمکننده، جذاب و آموزنده است.وی میافزاید: البته من بیننده برنامههای تلویزیون هم هستم و اگر فرصتی مهیا شود، حتما برنامههایش را هم میبینم. اما به رادیو بیشتر علاقه دارم
شفاف به شیوه جریان
خانم عباسی، ۳۹ ساله از مشهد و خانهدار یکی از بینندههای برنامه «جریان» است که در گفتوگو با جامجم درباره دلیل علاقهاش به این برنامه میگوید: جریان مجری خوب و مسلطی دارد. آقای زادبر یکی از مجریان با سواد و مسلط تلویزیون است که مطالبش را مختصر و مفید بیان میکند. وی ادامه میدهد: اطلاعات آقای زادبر درباره مسائل مختلف خیلی خوب و به روز است. مثلا وقتی یک ویدئو در فضای مجازی منتشر میشود یا مشکلی پیش میآید، سریع در این برنامه مطرح میکند و به آن میپردازد. مهمتر اینکه تعارف هم ندارد و خیلی شفاف موضوعات را مطرح میکند.وی درباره خواستهاش از این برنامه هم میگوید: خوب است بخشهایی از این برنامه در کانال و فضای مجازی هم گذاشتهشود. چون مجریهای دیگر خیلی حرف میزنند. اما این مجری، خیلی کوتاه و مختصر و بدون توضیحات اضافه برنامه را مدیریت میکند. وی عنوان میکند: من برنامههای شبکه نسیم را هم تماشا میکنم. فرزندم هم برنامههای شبکه پویا را میبیند. اما علاقه خودم بیشتر به برنامه جریان است.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: سیما برنامه های تلویزیونی مخاطب برنامه سازی برنامه های پرمخاطب پیامک های مردمی برنامه جریان تماشا می کنم فضای مجازی برنامه ها جام جم سریال ها سمت خدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۴۵۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این گزارشگر تاکنون گاف نداده است!
مسعود اسکویی در طول این سالها که در رادیو و تلویزیون گزارشگر و گوینده اخبار بوده است، میگفت که تاکنون هیچ گافی نداده است، راست هم میگفت چراکه او گزارشگری را در کنار زندهیاد بهمنش آموخته بود و در خاطراتش همواره از زندهیاد عطاءالله بهمنش یاد میکرد.
به گزارش ایسنا، مسعود اسکویی صبح امروز ـ چهارشنبه ـ ۱۲ اردیبهشت ماه از دنیا رفت؛ گوینده پیشکسوتی که هر بار با او تماس میگرفتیم با رویی گشوده و صبوری به گفتوگو میپرداخت و پاسخگوی سوالاتمان در حوزه رادیو میشد.
در گزارش زیر گفتوگوی قدیمی با مسعود اسکویی را که از سالها پیش داشتیم، مرور میکنیم. در این گفتوگو او از ۴۶ سال تجربه گویندگی گفته است.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت به گفتهی خودش از سال ۴۵ استخدام تلویزیون شد و به عنوان گویندهی خبرهای سیاسی در تلویزیون حضور داشت.
سالها به عنوان گویندهی خبر سیاسی کار میکرد و چون هنوز بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا نشده بود، اخبار ورزشی را نیز در همان جا میخواند. زمانی که بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا شد، به بخش ورزشی خبر آمد و گویندهی ثابت خبر ورزشی تلویزیون در ساعات ۱۹ و ۲۱ شد.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون پس از گویندگی اخبار با گزارشهای ورزشی آشنا شد و شروع به گزارش کردن در کنار عطاءالله بهمنش، گزارشگر پیشکسوت کرد.
خاطره جالب از گزارشگری اسکویی در تلویزیون
مسعود اسکویی روایت میکرد: یادش بخیر یک استادی داشتیم آقای پیمان که همیشه میگفت هر مطلبی که میخواهید چه در رادیو و چه در تلویزیون ارائه دهید، حتما یک بار قبلش بخوانید. اشکال هم ندارد از پشت دوربین، بیننده نگاه کند؛ به هر حال یک خبر تازه در وسط برنامه به دستتان رسیده است.
میگفت، تلویزیون اوایل، ساعت شش تا هشت دو ساعت برنامه داشت که یک ربع آن خبر بود. از سریال و فیلم هم خبری نبود. یک روز وقتی خبرهایمان تمام شد در پایان خبری را به من دادند که نوشته بود «توجه بفرمایید امروز در ایتالیا جوانی با اتومبیل تصادف کرد و یک ... قطع شد» با توجه به اینکه قبلا این خبر را نخوانده بودم، شروع کردم این خبر را برای بینندگان بخوانم و در فکر خودم گفتم باید پایش باشد که قطع شده است؛ در حالی که زمانی که جملهی بعد را خواندم این بود که پلیس پس از پنج ساعت جستجو «گوش» اش را پیدا کرده است!
به خنده میگوید: بالا خواندیم پا و پایین خواندیم «گوش» حالا جواب بیننده را چه میخواهیم بدهیم!؟
اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران هستم
اسکویی اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران بود. اتومبیلرانی، مسابقات ورزشی مثل فوتبال و فوتسال نیز از جمله ورزشهایی بود که گزارش میکرد.
خاطراتش را چنین یادآور میشد: «در آن زمان چون ۱۵ نفر بیشتر نبودیم، در گروه ورزش تلویزیون اکثر برنامهها را گزارش میکردیم. فوتبال هم گزارش میکردم و ضمن اینکه گزارش میکردم اخبار هم میخواندم. تا اینکه پس از انقلاب سال ۱۳۶۸ من را به رادیو آوردند. خیلی سخت بود ولی خوب به رادیو آمدم.
این پیشکسوت رادیو میگوید: ضمن اینکه برنامهها را در رادیو اجرا میکردم، مسابقات را نیز گزارش میکردم؛ البته بیشتر مسابقات والیبال و تنیس را گزارش میکردم و به همراه تیمها به کشورهای دیگر میرفتم. در تهران هم مسابقات مختلفی بود که میرفتم و گزارش میکردم.»
فوتبال ایران و استرالیا خیلی برایمان هیجان داشت
اسکویی دربارهی جذابترین گزارشی که تاکنون از او به یادگار مانده است، صحبت کرده و گفته بود: البته تمام مسابقاتی که گزارش میکنیم برای ما جذاب است؛ اما خاطرم هست زمانی که مسابقات والیبال جام ملتهای آسیا در کشورمان بود که تیمهای خارجی هم آمده بودند، بسیار برایم جذاب بود. به ویژه اینکه قهرمان جام ملتهای آسیا شدیم.
او همچنین بازی فوتبال ایران و استرالیا را جزو جذابترین گزارشهای کاریاش خواند و گفت: در این بازی من، مجری و گویندهی برنامه بودم؛ یعنی گزارشگر نبودم اما بسیار هیجان داشت و خیلی اثرگذار بر روی کارمان بود.
به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم
اسکویی همچنین با اشاره به اینکه زمانی که به تلویزیون وارد شد، جوانی ۲۴ ساله بود و هنوز آن پختگی لازم را پیدا نکرده بود، اظهار کرده بود: هرچه جلوتر میرفتم در حین کار، به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم. گویندگی هم در تلویزیون و هم در رادیو؛ اکنون هم که تا به اینجا رسیدهام همین حس را دارم. از دل و جان گویندگی و کارم را دوست دارم و کم کم سعی کردم پیشرفت کنم به رادیو آمدم و اکنون به اینجایی که هستم رسیدم.
در شهرستانها گزارشگران بیطرفانه گزارش نمیکنند
این گزارشگر قدیمی تلویزیون و رادیو در ارتباط با گزارشگران جوان امروزمان در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی اظهار کرده بود: مسالهای که گزارشگران جوان ورزشی باید در نظر داشته باشند، بیطرف بودن است. حال با توجه به اینکه هر کسی ممکن است علاقهای به تیمی داشته باشد اما در گزارشش نباید این امر نشان داده شود. باید طوری گزارش کند که بیطرف باشد. اگر در رادیو گزارش میکند، باید شنوندهی خود را حفظ کند و اینکه در رشتهای که گزارش میکند، باید مطالعهی زیادی داشته باشد.
او افزوده بود: متاسفانه در شهرستانهای ما به چشم میخورد که گزارشگران ما بیطرفانه گزارش نمیکنند. در تلویزیون به دلیل اینکه ۷۰ درصد تصویر است و ۳۰ درصد گوش کردن، گزارشگر هر چه بگوید و بیننده هم هر چقدر دقت کند، ۳۰، ۴۰ درصد بیشتر نمیگیرد؛ به دلیل اینکه حواسش همه به تصویر است. اما در رادیو ۱۰۰ درصد گوش است؛ بنابراین باید گزارشمان نسبت به تلویزیون متفاوت باشد.
اسکویی بار دیگر تاکید کرده بود: مسالهی بیطرفی خیلی مهم است که متاسفانه در شهرستانها میبینیم و خیلی واضح است. این جانبداری در تمام رشتهها از جمله فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال و همه اینها کاملا به چشم میخورد.
اسکویی با توصیه بر اینکه در تلویزیون گزارشگر نباید زیاد صحبت کند به دلیل اینکه تصویر به کمکش میآید، خاطرنشان کرد: متاسفانه گزارشگران جوان شهرستانی ما همین طور هزار ماشاءالله پشت سر هم در تلویزیون صحبت میکنند.
با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم
اسکویی با توصیه نسبت به اینکه گزارشگر باید مطالعهی زیادی داشته باشد و بداند جریان بازی از چه قرار است، گفته بود: الان مثل گذشته نیست، یک بچه پنج، شش ساله هم میتواند از من ایراد بگیرد. کوچکترین اشتباه و غلطی که داشته باشیم تماس میگیرند و میگویند. خیلی باید حواسمان جمع باشد و دقت و مطالعه کنیم و با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم.
تاکنون هیچ گافی ندادهام/با دل و جان کار کردیم
اسکویی از سال ۴۵ در تلویزیون بود و سپس در سال ۶۸ به رادیو آمد. تاکید میکرد که تاکنون هیچ گافی ندادهام، اینکه چیزی را جابه جا بگویم، نه این کار را نکردهام. نمیخواستم هیچ ایرادی از من نه در تلویزیون و نه در رادیو گرفته شود.
او دربارهی افتتاح رادیو ورزش گفته بود: رادیو ورزش هشت تیرماه سال ۷۸ افتتاح شد و آقای جهانی، ندیری، شادابی و من چند نفری بودیم که به عنوان موسسان و بانیان شبکه ورزش حضور داشتیم. همگی با دل و جان کار کردیم و امروز شبکه ورزش جای خود را در بین همه باز کرده است.
در پخش بعضی از جمله فوتبال و جام جهانی حتی از تلویزیون جلوتر هستیم
اسکویی به رادیو بسیار عِرق داشت؛ «به جرأت میتوانم بگویم در پخش بعضی مسابقات، از جمله فوتبال و جام جهانی، رادیو ورزش از تمام رادیوها و حتی از تلویزیون جلوتر است؛ به عنوان مثال زمانی که به همراه تیمها به مسابقات کانادا رفته بودم، در مسابقات وزنهبرداری آقای رضازاده مسابقه داشت و من هم با یک موبایل گزارش میکردم. اما در تلویزیون اینگونه نیست وقتی در المپیک ۲۰ رشته داریم تلویزیون نمیتواند پخش مستقیم همزمان داشته باشد. اما ما در رادیو همزمان میتوانیم پوشش دهیم؛ بنابراین در اینجا از همه جلو میافتیم.»
ما شدیم شبکه ماشین! کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم
این گزارشگر پیشکسوت با خنده چنین اظهار کرده بود: ما شدیم شبکه ماشین! همه برنامههایمان را گوش میدهند؛ البته مخاطبان انتظار پخش مستقیم همه مسابقات را از ما دارند و این کار ما را یک مقدار سخت کرده است. باید دقت کنیم از اینکه هستیم بالاتر برویم.
اسکویی با بیان اینکه تا چه میزان دامن زدن به حاشیههای ورزشی در دستور کار رادیو ورزش است؟ گفته بود: ما در حال حاضر کاری میکنیم حاشیهمان کمتر باشد و به اصل قضیه بپردازیم. در موارد مختلف برنامههای علمی داریم که شاد هستند و واقعا یک تلاش همهجانبه است؛ به گونهای که کسی نمیتواند بگوید ما ساعتها استراحت و بیکاری داریم، همه در تلاشند و ارتباط زیادی با مسؤولان و دستاندرکاران ورزشی داریم بلافاصله موضوعات و انتقادات را مطرح میکنیم. با توجه به کارهایی که انجام میدهیم کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم.
احتیاج به رادیو ورزش ۲ داریم
او با اشاره به اینکه یک رادیو به مدت ۲۴ ساعت برای ما باز هم کم است، با توجه به اینکه برنامههای خیلی متنوعی داریم، گفته بود: زمانی که پخش مستقیم داریم برنامههایی که در آن ساعت پخش میشوند پخش نمیشوند، به هر حال بیننده توقع دارد برنامهی خودش را پخش کنند و این برنامه هم شنوندهی خاص خودش را دارد. در اینجاست که احتیاج به شبکهی دیگری تحت عنوان «رادیو ورزش» داریم تا اینگونه برنامهها در ساعات مشخص خود پخش شوند. خوب است اگر «رادیو ورزش ۲» ایجاد شود، در این صورت هم شنوندههایی که برنامه دوست دارند، گوش میدهند و هم شنوندههایی که پخش مستقیم مسابقات را دنبال میکنند گوش میدهند.
اولین گزارش فوتبالم در کنار استادم آقای بهمنش بود
مسعود اسکویی سپس از همکاریاش با عطاءالله بهمنش گفته؛ «در تلویزیون قبل از انقلاب با آقای بهمنش همکاری داشتم، مسابقات مختلفی رفتیم که او گزارش میکرد و من هم در کنارش بودم. اولین گزارش من در سفر به کویت و بازی پرسپولیس با تیم القادسیه و دو تیم دیگر بود که از طرف تلویزیون من و آقای بهمنش رفته بودیم من در آنجا برای اولین بار بود که گزارش فوتبال میکردم ۱۰ دقیقه آقای بهمنش گزارش میکرد پنج دقیقه هم من گزارش میکردم.»
او در پایان گفتوگویش با ایسنا بار دیگر تاکید کرده بود: خیلی سخت بود که از تلویزیون به رادیو آمدم اما حالا با جان و دل گویندگی و کارم را دوست دارم و تاکنون که به اینجا رسیدم، بسیار به کارم عشق میورزم.
انتهای پیام